این گفتار با رویکرد فلسفۀ فقه و مبتنی بر مبانی فلسفی و کلامی مدعی است آنچه میتواند بر پویایی فقه بیفزاید و حکمت ختم نبوت تشریعی را تبیین نماید، تأمل در مبادی و ارائۀ فقه دریک نظام کارآمد است که با امتیاز انسجام درونی بتواند پاسخگوی پرسشها و نیازهای انسان معاصر باشد. مبادی مزبور شامل مکتبی متشکل از مبانی و اهداف است که نوع تلقی انسان از جهان و انسان را شکل میدهد و در این چهارچوب است که حقایق و روابط آنها تفسیر و فهم میشوند. این قالب فکری که تجلی آن در منابع فقهی است، در مرحلۀ بعد، نظام ارزشی و رفتاری متناسب با خود را پدید میآورد. نظام مزبور مبتنی بر تعدادی اصول و قواعد است که رفتارهای اختیاری انسان را هدایت میکند، و نظامهای اخلاقی، حقوقی و سیاسی جامعه را شکل میدهد. بنابراین منظور از سیستم یا نظام مجموعۀ دستورالعملهایی است که برایند عینی مبانی، منابع و اصول هستند و در راستای یک هدف جریان دارند. تأکید ما در این نوشتار درخصوص مولفهها و ویژگیهایی است که در پرتو دکترین ولایت و امامت، فقه اهل بیت (ع) را از ظرفیت نظامسازی برخوردار نموده است. رویکرد نظاممند و سیستماتیک بودن گزارههای فقهی، ضمن اینکه فقه ناکارامد را مبتنی بر تفکر سکولار ارزیابی نموده، زمینۀ حضور مؤثر و حداکثری فقه اهل بیت (ع) را درعرصههای اجتماعی نیز فراهم مینماید.