«تفاوت یا تساوی دیه انگشتان»‌ پژوهشی در مبانی فقهی ماده 641 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392‌

نویسندگان

دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

دیه قطع مجموع انگشتان، اعم از دست یا پا، برابر با دیه کامل انسان است؛ امّا اگر برخی انگشت‌ها قطع گردد، آیا ‏هر انگشت سهم مساوی با دیگر انگشتان دارد، یا انگشت ابهام سهم بیشتری دارد؟در پاسخ به سؤال مزبور دو دیدگاه عمده در فقه امامیه پدیدار گشته است. بیشتر فقهاء بلکه مشهور ایشان قائل به نظریه ‏تساوی گردیده اند؛ یعنی دیه هر انگشت را عشر دیه کامل قرار داده اند؛ در مقابل گروهی از فقهاء قائل به نظریه ‏تفضیل گشته و سهم انگشتان را در استحقاق دیه متفاوت دانسته اند. ایشان برای انگشت ابهام(شست) ثلث دیه، و برای ‏چهار انگشت دیگر دو ثلث دیگر را ثابت دانسته اند. نظریه تفضیل اقبال آیت الله خویی و فقهای منتسب به مدرسه فقهی ‏ایشان(مکتب نجف) را به همراه داشته است.‏ قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز در ماده‌ی 641 از دیدگاه قائلین به تساوی تبعیت کرده و در این زمینه چنین ‏مقرر داشته است: «دیه هریک از انگشتان اصلی دست، یک دهم دیه کامل است».‏ نوشتار حاضر با ارزیابی دیدگاه طرفین و ادله ای که بدان استنادکرده اند، چنین نتیجه گیری نموده است که دیدگاه قائلین ‏به تفضیل از قوّت و استحکام بیشتری برخوردار بوده، و آنچه از بازخوانی ادله استظهار می شود این است که باید در ‏استحقاق دیه بین انگشت ابهام و سایر انگشتان قائل به تفاوت گردید.‏

کلیدواژه‌ها