پیشگیری جامعه مدار از بزهکاری اطفال و نوجوانان در محیط‌های آموزشی مجازی (با تأکید بر یافته‌های جرم‌شناسی)

نوع مقاله : تحقیقات بنیادی یا نظری

نویسندگان

دانشگاه علوم قضائی و خدمات اداری

چکیده

در دنیای امروز، یکی از مهم‌ترین محیط‌های آموزشی که کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر آموزش‌های خود قرار می‌دهد، محیط‌های آموزشی مجازی است و این محیط به جهت آزاد بودن آن سرشار از آموزه‌های متنوع است و کودکان و نوجوانان را نباید در این ورطۀ گسترده رها کرد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تبیین این موضوع است که در صورت آموزش کودکان و نوجوانان برای نحوۀ استفادۀ مناسب از فضای مجازی می‌توان از این فضا به‌عنوان یک قابلیت برای رسیدن به هدف پیشگیری اجتماعی از بزهکاری این گروه سنی بهره‌برداری کرد. این نوشتار از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی وبهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای نگارش یافته است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که نباید کودکان و نوجوانان را در فضای مجازی رها کرد و هدایت این گروه سنی در تعامل با این فضا، ضرورتی است برای نیل به هدف پیشگیری از بزهکاری.
پژوهش به این نتیجه می‌رسد که با ایجاد بسترهای مناسب در برخورد با امکانات و آسیب‌های فضای مجازی و  تبدیل این محیط به یک محیط آموزشی مناسب، می‌توان ضمن رعایت حقوق و آزادی‌های کودکان و نوجوانان، از ابزار پیشگیری جامعه‌مدار برای اجرای اهداف خود، یعنی عدم گرایش اطفال و نوجوانان کشورمان به بزهکاری، بهترین استفاده را کرد.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

جوامع امروزی با چهارمین انقلاب روبه‌رو هستند، یعنی دوران هوش مصنوعی و اینترنت اشیا. این تحولات، که ماشین را جایگزین فکر بشر می‌کند، در مقایسه با انقلاب صنعتی قرن نوزدهم که ماشین را جایگزین کار یدی کرد، قابلیت تحولات بیشتری دارد. پیشرفت‌های جهانی رایانه‌های شخصی، ریزسازی تراشه‌های رایانه‌های نصب‌شده در محصولات صنعتی، به همراه تحقیقات در زمینۀ هوش مصنوعی همگی بیانگر تحول شگرفی هستند که اغلب از آن به‌عنوان ورود به «عصر اطلاعات» یاد می‌کنند. این انقلاب در زندگی کودکان و نوجوانان نیز تأثیر زیادی بر جا گذاشته است. والدین امروزی به جهت درگیری در فعالیت‌های متنوع اجتماعی، گاهی امکان کنترل فعالیت‌های فرزندان خود را ندارند و کودکان زمان بسیار قابل توجهی را در تعامل با محیط مجازی صرف می‌کنند. زمانی که صحبت از فضای مجازی به میان می‌آید، مردم اغلب به رایانه‌ای فکر می‌کنند که به اینترنت متصل است، در حالی که این فقط بخش بسیار کوچکی از فضای مزبور را تشکیل می‌دهد. فضای مجازی فضایی است که از اتصال رایانه‌هایی پدید آمده است که تمامی انسان‌ها، ماشین‌ها و منابع اطلاعاتی در جهان را به هم متصل کرده است (شکوهی و اصغرزاده طالبی، 1396: 13). فضای مجازی ابزارهای فراوانی نظیر اینترنت، ماهواره و تلویزیون را شامل می‌شود.

گسترش حضور اقشار مختلف جامعه در فضای مبحوث، با وجود تمام محاسن آن، نگرانی‌هایی را بر خانواده‌ها تحمیل کرده و موضوعی است که در میان معضلات امروزی، بسیار خودنمایی می‌کند. استفادۀ فزایندۀ کودکان و نوجوانان از ابزارهای جذاب محیط‌های مجازی باعث شده است که یک محیط خصوصی در داخل خانه و مدرسه برای فرزندان ایجاد شود و آن‌ها بدون نظارت قابل توجهی به دنیای رنگارنگ مدرن وارد شوند. تنها در صورتی می‌توان از این محیط به‌عنوان محیط مناسب آموزشی برای اطفال و نوجوانان بهره برداری کرد که جذابیت‌های آن کاهش نیابد، زیرا در آن صورت کودک و نوجوان به آموزش‌های این محیط تعلق خاطر دارند و بدون اصرار والدین، به تربیت صحیح خو می‌گیرند. آنچه پژوهش حاضر درپی یافتن آن است پاسخ به این سؤال مهم است که آیا بدون سلب آزادی دسترسی کودکان و نوجوانان به امکانات و ابزارهای موجود در فضای مجازی می‌توان نقش مثبتی در پیشگیری از گرایش آن‌ها به سمت رفتارهای کجروانه ایفا کرد؛ به عبارتی چگونه می‌توان نقش محیط‌های آموزشی مجازی را در هدف پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان ارتقا داد ؟ از این رو در این نوشتار تمرکز بر استفاده از ظرفیت‌های محیط آموزشی مجازی برای عدم گرایش اطفال و نوجوانان به سمت بزهکاری است.

جست‌وجو در نوشتارهای مرتبط با موضوع این مقاله، نشان می‌دهد که برخی منابع سعی کرده‌اند تا با توجه به اهمیت مباحث، مطالب مفیدی در این زمینه ارائه دهند.در این قسمت نگارندگان مهم‌ترین منابعی را که در این خصوص در منابع معتبر دانشگاهی وجود دارند به شرح آتی مورد اشاره قرار می‌دهند:

رهگشا و همکاران (1396) در مقاله‌ای با عنوان «پیشگیری رشدمدار از بزهکاری کودکان و نوجوانان در فضای سایبر» (نشریۀ آفاق علوم انسانی، سال اول، بهمن 1396، شمارۀ 10) به اهمیت فضای مجازی در پیشگیری رشدمدار پرداخته‌اند.

محمدی و همکاران (1397) در مقاله‌ای با عنوان «نقش خانواده، مدرسه و رسانه در پیشگیری از وقوع جرم با تأکید بر معیارهای بین‌المللی حاکم بر تعهد دولت‌ها در آموزش افراد» (نشریۀ تدریس‌پژوهی، دی 1397، شمارۀ 4) مباحثی را درمورد نقش رسانه‌ها و ابزارهای ارتباطات در آموزش کودکان جهت رفتارهای بهنجار ارائه کرده‌اند.

شکوهی و اصغرزاده طالبی (1396) در مقاله‌ای با عنوان «تأثیر فضای مجازی بر تربیت دینی کودکان» (فصلنامۀ بین‌المللی میان‌رشته‌ای زندگی خالص، 1398، شمارۀ 16)  به آثار فضای مجازی بر تربیت کودکان پرداخته و بحث می‌کنند که این فضا ظرفیت‌های مهمی برای تربیت اخلاقی فرزندان دارند.

علی اکبری و نصیری زرندی (1398) در مقالۀ خود با عنوان «تأثیر فضای مجازی بر آسیب‌های اجتماعی» (نشریۀ پیشرفت‌های نوین در روان‌شناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، مهر 1398، شمارۀ 16 ) به این موضوع می‌پردازند که ازجمله راهکارهای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، تمرکز بر برطرف کردن مشکلات نوجوانان و آموزش و آگاه‌سازی خانواده‌ها، کنترل والدین، اولیای مدرسه و دوستان است.

علی و عرفانی (1396) در مقاله‌ای با عنوان «آسیب‌شناسی فضای مجازی در تعلیم و تربیت کودکان» (نشریۀ زندگی خالص، زمستان 1397، شمارۀ 16) نتیجه گرفته‌اند که با توجه به گسترش فضاهای مجازی اینترنتی، آسیب‌های گوناگونی در زمینۀ تربیت کودکان ایجاد شده است. بنابراین، نظارت والدین در کنار آگاهی از آسیب‌های فضای مجازی بهترین راهکار رفع آسیب‌های آن است.

شایان توجه است که در این پژوهش مسئله اصلی تمرکز بر این موضوع است که در صورت یادگیری کودکان  و نوجوانان در نحوۀ استفاده از فضای مجازی به هدف مهم‌تر یعنی پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان دست می‌یابیم؛ به همین جهت  قسمت‌های بعدی نوشتار بر این مطلب خواهیم پرداخت که چگونه می‌توان کودک یا نوجوان را در این مسیر (یعنی بهره بردن مناسب از فضای مجازی) یاری کرد.

 

  1. مبانی نظری

برای اثربخشی هر پژوهشی لازم است ابتدا مبانی نظری آن به درستی تشریح شود. در این قسمت مبانی نظری تحقیق ارائه می‌شود:

 

1ـ1. کاربرد نظریۀ یادگیری اجتماعی برای تحلیل نقش محیط آموزشی مجازی

امروزه نقش فضای مجازی همچون انواع تارنماهای اینترنتی یا بازی‌های رایانه‌ای در آموزش و القای خشونت به افراد کم‌سن‌وسال به مراتب بیشتر از سایر رسانه‌هاست و این اثرگذاری بیشتر با استفاده از نظریات یادگیری اجتماعی قابل تحلیل است. گفتنی است که نظریۀ یادگیری اجتماعی با اندیشه‌های فردی به‌نام باندورا [1] جایگاه مهمی در علوم روان‌شناسی و علوم تربیتی کودکان یافته است. کارباندورا از این جهت مورد اهمیت است که وی کودک را فردی منفعل نمی‌بیند و بیش از آنکه افراد را تحت تأثیر صرف محیط بداند، رفتارهای انسان را در تقابل با محیط می‌بیند. به عبارت دیگر، انسان همانند لوح سفید، منفعل محض نیست. تحقیقاتی که درمورد خوگیری کودکان به محرکات گوناگون صورت گرفته است نشان می‌دهد که ایشان نسبت به بعضی از وجوه محیط خود حساس‌تر و پاسخ‌گوترند و بعضی را نادیده می‌گیرند. دنیای کودکان برخلاف تصور، مغشوش نیست، بلکه سازمان دارد وبه قدرت پیش‌بینی وقایع منجر می‌شود. وقایعی که مفید نباشند رفته رفته نفی می‌شوند و وقایعی که نتایج مهم دارند به تحول رفتار کودک منجر می‌شوند. به‌طور خلاصه باندورا معتقد است کودکان در انتخاب الگو دست به انتخاب می‌زنند. وی اهمیت اساسی را به شناخت و اندیشۀ انسان می‌دهد. انسان از اموری که فوق قابلیت‌های اوست و فشار روحی ایجاد می‌کند، دوری جسته و به دنبال کارهایی است که در حیطۀ توانایی وی باشد. سایرین در رشد و تکامل آنان نقش عمده‌ای دارند. عمل و بیان دیگران منبع اطلاعاتی است که انسان در حال رشد از آن‌ها برای قضاوت کردن و شکل دادن به انتظارات خود از خویشتن و جهان اطراف استفاده می‌کند. عوامل چندی بر تقلید مؤثرند که ازجمله قدرت و منزلت «الگو» است. تحقیقات باندورا نشان می‌دهد که داشتن رابطۀ صمیمی با الگو، همراه با تقلید بیشتری است و اگر روابط سرد و خنثی باشد، تقلید کم‌تر صورت می‌گیرد (ثنایی، 1386: 18).

نکتۀ حائز اهمیت درمورد نظریۀ یادگیری اجتماعی درخصوص موضوع پژوهش این است که در دیدگاه باندورا بیش از آنکه بر نیازها و انگیزش تأکید شود بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب و تفسیر می‌کنند و آن‌ها را در حل مشکلات به‌کار می‌گیرند تأکید می‌شود (فاضلی دهکردی و نوذری، 1393: 148).

بنابراین این گونه استنباط می‌شود که کودکان به‌طور منفعل در محیط‌های مجازی گوناگون مشغول به یادگیری نیستند، بلکه ایشان خود نیز به‌عنوان کنشگر در انتخاب یادگیری اثرگذارند. یافته‌های نظریۀ یادگیری اجتماعی به طور کلی به ما نشان می‌دهد که قابلیت تأثیرپذیری کودک از رسانه‌های مجازی نوظهور بیشتر است، چون همانا امکان ارتباط دوجانبۀ کودک (به‌عنوان کاربر) و رسانه فراهم است و این حس انتخاب‌گری فعالانه در کودک تعلق خاطر وی به آموزش‌های آن را افزایش می‌دهد، در حالی که درمورد رادیو، تلویزیون و سینما، همواره این ارتباط یک‌سویه و صرفاً از جانب رسانه‌ها صورت می‌گیرد.

علاوه بر این، شبکه‌های اجتماعی سرویس‌هایی هستند که به افراد اجازه می‌دهند یک پروفایل عمومی را در یک محیط اینترنتی بسازند که شامل بخشی از مشخصاتی است که فرد مایل است دیگران درمورد او بدانند و در صورت تمایل عکس شخص نیز در آن وجود دارد و لیستی از دوستان خود و تمام کاربرهای این شبکه را در اختیار داشته باشند و برای یافتن دوستان قدیمی خود و ایجاد روابط جدید از آن استفاده کنند (رادمهر و حیدریانی، 1398: 110).

 

 

 

1ـ2. جرم‌شناسی فرهنگی و یادگیری ضدهنجارهای اجتماعی در فضای مجازی

با ایجاد شبکه‌های رایانه‌ای و گسترش ارتباط جهانی، زندگی اجتماعی وارد مرحلۀ تازه‌ای شده است و فضای مجازی که «زندگی دوم» انسان نامیده می‌شود تولد یافته است. ترویج سبک زندگی مجازی و نفوذ آن بر زندگی کودکان و نوجوانان از چشم نظریه‌پردازان جرم‌شناسی پنهان نمانده و برخی جرم‌شناسان فرهنگی سعی در تحلیل نقش فضای مجازی در سبک زندگی جدید کودکان و نوجوانان کرده‌اند. جرم‌شناسی فرهنگی در جریان نگاهی فرهنگی به پدیدۀ بزهکاری، سخت بر این باور پای‌بند است که شناخت و درک احساسات، عواطف و تجربیاتی که در جریان اعمال بزهکارانه شکل می‌گیرند، نیاز ضروری است که بدون آن، امکان تحلیل وضعیت وجود نخواهد داشت. به عبارتی جرم‌شناسی فرهنگی با برخورداری از دیدی عمیق نسبت به عناصر فرهنگی موجود، سعی دارد تا بزه را به‌عنوان فعالیت انسانی دربرگیرندۀ احساساتی خاص درک کند و این چنین، سیاست‌های پیشین عدالت کیفری را نقد کند (Ferrell & Hayward , 2011: 23 ).

 جرم‌شناسی فرهنگی بر فرایند خو گرفتن خشونت در میان نوجوانان تحت تأثیر فضای مجازی و اینترنت تأکید ویژه‌ای دارد. براساس نظریات جرم‌شناسی فرهنگی، قرار گرفتن مستمر در معرض رفتارهای خشن، تأثیر مخربی بر شخصیت و نگرش نوجوانان دارد. محتوای خشونت‌بار برنامه‌ها، باعث بروز رفتارهای خشن در تماشاگران شده و ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی را در کودکان کم‌رنگ می‌سازد. این فرایند، معمولاً از طریق مکانیسم تقلید و الگوپذیری رفتارهای خشن توسط مخاطبان کودک و نوجوان و همچنین حساسیت‌زدایی از این گونه اعمال صورت می‌گیرد. این امر بدین معناست که از یک سو، تماشای خشونت در فضای مجازی مانند دیگر رسانه‌ها، با گذشت زمان و در اثر تکرار، کاربران و به‌خصوص نسل کودک و نوجوان را ترغیب می‌کند که رفتارهای شخصیت اصلی را فراگیرند و به تکرار آن‌ها بپردازند و در این صورت، فرایند آموزشی مخربی صورت می‌پذیرد و از سوی دیگر قرار گرفتن مداوم در معرض تصاویر خشونت‌بار به مرور زمان، سبب عادی شدن آن نزد مخاطبان کم‌سن‌وسال و پذیرش و ورود هرچه بیشتر عنصر خشونت در زندگی واقعی افراد می‌شود (عابدی تهرانی و افشاری، 1392: 175).

رویکرد جرم‌شناسی فرهنگی در این مورد، هم‌افق با نظریۀ یادگیری اجتماعی است. طبق این نظریه، افراد با توانایی مادرزادی برای ارتکاب رفتارهای خشونت‌آمیز متولد نمی‌شوند، بلکه پرخاشگری فرا گرفته می‌شود؛ به عبارتی کودکان، خشونت را در جریان مشاهده رفتارهای دیگران می‌آموزند. از این رو، طبق نظر جرم‌شناسان فرهنگی، فیلم‌ها، تصاویر اینترنتی و بازی‌های رایانه‌ای که خشونت را به تصویر می‌کشند، برای کودکان مضرند. از نظر آن‌ها، ابررسانه‌ها ازجمله رسانه‌های اینترنتی، مسئول رواج خشونت در جامعه هستند، زیرا همواره این امکان مطرح است که کودکان با الهام منفی از بازی‌های رایانه‌ای و تصاویر اینترنتی خشن، دست به آسیب روانی یا فیزیکی سایرین در محیط مدرسه یا دیگر اماکن بزنند. علاوه بر این، خشونت رسانه‌ای به کودکان این فرصت را می‌دهد تا به توجیه رفتارهای منحرفانۀ خویش از نظر اخلاقی و فرهنگی بپردازند.از طرف دیگر می‌توان بزهکاری کودکان و نوجوانان در فضای مجازی را با نظریۀ «زندگی کارناوالی» که از سوی جرم‌شناسی فرهنگی مطرح شده است نیز تحلیل کرد. بدین سان که در این دیدگاه، افراد با ورود به فضای مجازی به‌عنوان «زندگی دوم» و در لوای هویت‌های پنهان به تجربۀ «زندگی کارناوالی» دست می‌یابند، زیرا فضای بی‌کران مجازی به همراه جذابیت‌های فراوانش، این امکان را فراهم می‌آورد که برخی از افراد جامعه برای رهایی از احساسات نامطلوب زندگی واقعی خود، کسب لذت و یا حس برتری و از همه مهم‌تر جبران کمبودهای زندگی واقعی خویش، گام به دنیایی گذارند که همانند «کارناوال»، عاری از هر نوع منطق و کنترل رسمی است (آقایی، 1396: 31). علاوه بر این، گاهی متخصصان آگاه به این گونه آثار در راستای صدور ارزش‌های خود به سایر جوامع، نوجوانان را هدف تبلیغات خود قرار می‌دهند. امروزه رسانه‌های اجتماعی نوپدید، توانسته در مقابل رسانه‌های مدیریت‌شدۀ دولتی قد علم کند (میمنت‌آبادی و همکاران، 1399: 53)؛ تأثیرات نامطلوب برخی از رسانه‌های غربی، ترویج آرمان‌ها و گروه‌های مبتذل، گسترش اندیشه‌های قالبی و کلیشه‌ای، ترویج رفتارهای نامناسب جنسی و ایجاد فرایندهای فکری نامتعادل است (فریدی و جعفری، 1399: 87).

بنابراین، اثر مهم و اصلی رسانه‌های غربی، ترویج زندگی به سبک ایدئال غربی است که تناسبی با فرهنگ اسلامی ندارد. هدف این رسانه‌ها برجای گذاشتن آثار بلندمدت بر نسل کودک و نوجوانی است که خود در آینده، متولی تربیت کودکان است و بهترین راه برای تحول سبک زندگی یک کشور نیز همین شیوه است که پدران و مادران آینده را از این گونه تغییر جریان، متأثر کنند.

از این جهت، باید به کودکان و نوجوانان آموزش داد تا تحت تأثیر این تهاجم فرهنگی در فضای رسانه‌ای قرار نگیرند.

 

1ـ3. تبیین یادگیری کج‌روی در فضای مجازی با استفاده از نظریات تقلید گابریل تارد

گابریل تارد در زمانی که دوران تفوق مکتب تحققی در عالم جرم‌شناسی بود، نظریات خود را مبتنی بر این موضوع مطرح کرد که تمام رفتارها و ازجمله کج‌روی و جرم  در اجتماع در اثر تقلید از دیگران پدید می‌آید. تارد معتقد بود جرم نیز چون یک رفتار انسانی است همانند سایر رفتارهای انسانی تابع مد است و متحول می‌شود و در گذر زمان هم نوع جرم و هم شیوه‌های ارتکاب آن تغییر می‌یابد.

اما آن قسمت از نظریات تارد که به موضوع ما مرتبط است، جامعه‌شناسی خاص اوست. در جامعه‌شناسی تارد، میل و  آگاهی دو معیار برای خصوصیات روحی فرد هستند که به خلق امر اجتماعی منتهی می شوند، درنتیجه می‌توان امر فردی را همان امر اجتماعی دانست. در واقع پدیدۀ تقلید وقتی به‌عنوان پدیده‌ای هویت‌ساز در اجتماع مطرح می‌شود، با فردی فعال روبه‌رو می‌شویم که از محدودیت‌های زمانۀ خود فراتر می‌رود و در تلاش است تا با نوآوری در امور زندگی روزمره، امر فردی را به امر جمعی تبدیل کند (طاهری کیا، 1393: 63) .

در تحولات دنیای امروز تبیین عملی این نظریه را به درستی در تحولات رخ‌داده در زندگی کودکان و نوجوانان که متأثر از فضای مجازی هستند می‌بینیم. کودک و نوجوان بنابر میلی که به جذابیت و نوآوری دارد، رفتارهای نوپدید را تقلید و سبک زندگی جدید را به سایر اطرافیان خود منتقل می‌کند و در اثر این گسترش تجربه‌های جدید، جامعۀ کودکان و نوجوانان فرهنگ زندگی جدیدی را که برایشان جذاب است به اجتماع خود تعمیم می‌دهند.  جامعه‌شناسی تارد به ما این امکان را می‌دهد که به این تحلیل دست یابیم که چگونه کودک یا نوجوان در مجانست با فضای مجازی و اشکال جذاب دنیای مدرن، به سمت کج‌روی پیش می‌روند. طفل یا نوجوان در اثر میل به آگاهی یافتن درمورد پدیده‌های جذاب و نوظهور، سبک زندگی جدید را تقلید می‌کنند و این تکرار تقلید، شکل‌های متعارف هنجارهای شناخته‌شدۀ اجتماعی (نظیر تمایل به صداقت و یا تقوی) را به چالش می‌کشند و تکرار این رفتارهای تقلیدی، نوعی ازهم‌گسیختگی در اجتماع را دامن می‌زند و نظم اجتماعی مرسوم را مختل می‌کند.

 

1ـ4. جرم‌شناسی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و تأثیر بر فضای مجازی

به جهت ارتباط کودکان و نوجوانان در فضای مجازی با دنیای غربی، این محیط گاهی به محیطی مساعد برای نفوذ آموزه‌های غربی، ضددینی و منافی هنجارهای اجتماعی بومی به ذهن و روح این گروه سنی تبدیل شده است. ترویج فرهنگ برهنگی، آزاداندیشی در زمینۀ ارتباطات جنسی، گرایش به سمت افکار شیطان‌پرستی و ضد ادیان توحیدی ازجمله انحرافاتی است که در سطح کلان زمینه‌ساز گرایش کودکان و نوجوانان این مرز و بوم، به سمت افکار منحط و غیراخلاقی و نهایتاً گرایش به بزهکاری می‌شود. لذا باید با ابزارهای فرهنگی، تربیتی و آموزشی مناسب خود این محیط آموزشی گسترده به مقابله با بحران‌های نوظهور آن پرداخت.

از آن‌جا که آموزه‌های دین اسلام با توجه به الهی بودن سرچشمۀ آن، تناسب آن با فطرت بشر، حکیمانه و جاودانه بودن اسلام و همه‌جانبه بودن آن در همۀ ابعاد زندگی، کامل‌ترین و بهترین آموزه‌های آسمانی است و برای قاعده‌مند کردن کل هستی آمده است، برای یافتن کدها و راهکارهای تربیتی در فضای مجازی باید نگاهی نیز به راهکارهای تربیتی اسلام در فضای فیزیکی داشت، زیرا کدها و قواعد اخلاقی ناظر بر فضای عمومی مجازی جدا از کدهای اخلاقی فضای عمومی در جهان فیزیکی نیست. از نگاه اسلام، ارزش یک انسان برابر با ارزش همۀ انسان‌های جهان است. از این رو، اقداماتی که برای سالم‌سازی محیط فرهنگی جامعۀ انسانی یا اقداماتی که برای گمراهی و تخریب محیط فرهنگی انسانی انجام می‌گیرد ولو این اقدام به نفع یک فرد یا به ضرر فرد دیگری باشد، به‌منزلۀ اقدام به نفع همۀ بشریت یا به ضرر بشریت محسوب می‌شود.

بنابراین باید راهکارهای عملی اسلام برای سالم‌سازی محیط تربیتی را استخراج کرد و در میدان‌های تربیتی فضای مجازی عملیاتی ساخت (نوروزی و همکاران، 1396: 188).

اینترنت در جامعۀ ما هنوز به‌دلیل تأخیر فرهنگی و نبود سواد کافی اینترنتی میان کاربران، کارکردهای اصلی و مهم خود را به‌دست نیاورده است. آگاهی‌بخشی و آگاه کردن مردم از طریق بسیج کردن همۀ امکانات موجود، با توجه به اینکه بیشتر استفاده‌کنندگان از اینترنت و فضای مجازی، کودکان و نوجوانان هستند، فرهنگ‌سازی برای کاهش پیامدهای آن ضروری است. یکی از علت‌هایی که ما استفادۀ درست از بعضی از وسایل را نمی‌دانیم فرهنگ غلطی است که برای ما درونی شده است و نمی‌دانیم که هر وسیلۀ جدیدی که وارد جامعه می‌شود باید کاربرد آن در مواردی باشد که برای مردم و نوجوانان مفید است و همیشه دنبال سرگرمی نباشیم. باید از طریق امکاناتی که داریم فواید اینترنت و کاربردهای آن آموزش داده شود و کودکان و نوجوانان را تشویق کرد که به جای صرف کردن ذهنشان به کارهای بیهوده، به مسائل علمی و شکوفایی جامعه توجه کنند. فرهنگ‌سازی استفادۀ بهینه از فضای مجازی به نوعی همان ایجاد حس مسئولیت‌پذیری بابت انتخاب گزینه‌های سالم به هنگام استفاده از اینترنت است. به عبارتی کودکان یاد می‌گیرند در برابر مسائل مختلفی که ممکن است در فضای سایبر تجربه کنند، گزینه‌های شایسته‌ای داشته باشند.

بر این اساس، مسئولان و متولیان امور دینی و آموزش علوم اسلامی با مسلح شدن به سلاح تخصص در حوزۀ سایبر و هنر استفاده از وسایل ارتباط‌های مجازی می‌توانند نقش خود را در اشاعۀ فرهنگ دینی به‌ویژه توسعه و رشد تربیت اسلامی به انجام برسانند.

مناسب‌ترین راهکار برای مواجهه با آسیب‌ها در فضای مجازی تقویت باورها و عقاید دینی از بدو طفولیت است و این استحکام‌بخشی را باید حق کودک به فراگیری تربیت صحیح تلقی کرد. کودک در جامعۀ اسلامی واجد این حق است که با استفاده از امکانات مناسب آموزشی و پرورشی، به فراگیری آموزه‌های تربیت اسلامی بپردازد و این حق را تمام متولیان آموزش و پرورش باید اعمال کنند.

 

  1. اهمیت پیشگیری جامعه‌مدار از بزهکاری اطفال و نوجوانان

 با توجه به اینکه ارادۀ ارتکاب جرم در کودک و نوجوان هنوز به فعلیت و پختگی نرسیده است، اقدام‌های سرکوبگرانه در جهت مقابله با کودک و نوجوان ناسازگار، چندان منصفانه نبوده و مؤثر نیز نخواهد بود. از طرفی رها کردن کودکی که از خود برخی رفتارهای نابهنجار را نشان داده نیز، ممکن است عواقب خطرناکی داشته باشد. بنابراین پیش از آنکه جامعه شاهد ارتکاب بزه توسط کودک باشد باید نسبت به اتخاذ تدابیری که موجب کاهش بزهکاری و سقوط کودک در وادی بزهکاری می‌شود اقدام کند (عباچی، 1383: 56).

با توجه به فراز مذکور، در قلمرو پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان بهترین نوع پیشگیری، پیشگیری اجتماعی است که بدون توسل به اقدامات قهرآمیز، در صدد حذف عوامل جرم‌زاست. پیشگیری اجتماعی با مداخله در محیط اجتماعی عمومی و شخصی افراد ازقبیل محیط‌های فرهنگی، سیاسی و خانواده تلاش دارد تا سازوکارهای خودکنترلی و مهارت‌های اجتماعی را افزایش دهد (ساریخانی و سلطانی بهلولی، 1395: 150). پیشگیری اجتماعی خود نیز بر دو دستۀ مهم تقسیم می‌شود: زمانی که تأثیرگذاری بر محیط‌های پیرامون انسان موردنظر است، درواقع صحبت از پیشگیری جامعه‌مدار یا محیطی می‌شود و آنگاه که تدابیر پیشگیرانه در مراحل مختلف رشد کودک و نوجوان ناسازگار اعمال می‌شوند سخن از پیشگیری رشدمدار به میان می‌آید (نجفی ابرندآبادی، 1386: 570).

تمرکز اصلی این نوشتار بر پیشگیری جامعه‌مدار است. این نوع از پیشگیری تحت تأثیر این مبنای فکری بنیان نهاده شده است که اصولاً انسان دارای فطرت پاک است، ولی در بستر اجتماع و محیط اطراف تغییر می‌کند و تمایلات انحرافی در وی شکل می‌گیرد واز لوحی پاک به انسانی بزهکار تبدیل می‌شود. درواقع جرم محصول علل فردی (بیماری‌های ژنتیکی، روانی، جسمانی و...) و علل اجتماعی (طلاق، بیکاری، فقر و ...) است و فاعل آن قربانی یک سلسله‌کمبودها و محرومیت‌های مادی، معنوی و عاطفی شده است. لذا کافی است با مبارزه با چنین عللی از ارتکاب جرم به‌عنوان معلول، پیشگیری کرد. در اجرای چنین رویکردی است که راهبرد پیشگیری اجتماعی مشروعیت علمی کاربردی خود را پیدا می‌کند. این گونه پیشگیری (آموزش و پرورش) محور است (ابراهیمی، 1393: 61).

بدون شک، بهترین نهادها برای اجرای پیشگیری جامعه‌مدار در قلمرو بزهکاری کودکان، محیط‌های آموزشی هستند، زیرا بخش اعظم جامعه‌گریزی کودکان در مدرسه و سایر نهادهای آموزشی صورت می‌گیرد و نهادهای فعال در این زمینه نقش مؤثری در تکوین شخصیت اجتماعی افراد دارند. قطعاً، بخش مهمی از پیشگیری از بزهکاری از طریق آموزش احترام به هنجارهای اجتماعی و درونی ساختن آن‌ها امکان‌پذیر است. تغییر ساختار شخصیت فرد در دوران کودکی، با کمک برنامه‌های تربیتی صورت می‌گیرد (Maughan & Rutter, 2001: 552 ).

بنابراین، پیشگیری جامعه‌مدار در محیط‌های آموزشی (چه فیزیکی و چه مجازی) ضرورتی انکارناپذیر جهت داشتن جامعه‌ای سالم است. قطعاً اثرگذارترین ابزار برای این نوع پیشگیری آموزش کودکان و نوجوانان است و با توجه به اینکه امروز کودک و نوجوان تأثیر عمیقی از فضای مجازی می‌گیرد، آموزش کودکان و نوجوانان در چگونگی استفاده از این فضا، گام مهمی در داشتن جامعه‌ای سالم است.

 

  1. اقدامات عملی در جهت ارتقای آموزش کودکان و نوجوانان در فضای مجازی

 اقدامات عملی را که در راستای ارتقای آموزش کودکان و نوجوانان در فضای مجازی انجام شده است می‌توان به‌عنوان یافته‌های پژوهش به آن اشاره کرد  که در این قسمت ارائه می‌کنیم:

 

3ـ1. توسعۀ خدمات فضای مجازی کودک

اولین قدم در راه پیشگیری آموزش‌محور در فضای مجازی که کودکان و نوجوانان را به‌عنوان هدف اصلی انتخاب کرده است، مقابله با ناامنی در فضای آموزش است. از منظر مطالعات تطبیقی، در انگلستان برای بهبود وضعیت کودکان در اینترنت در سال 2008 شورایی تأسیس شد. در این شورا که با نام شورای سلامت اینترنت کودکان انگلستان[2] فعالیت می‌کند، اشخاصی از طیف‌های مختلف اجتماع نظیر صاحب‌منصبان دولتی، دانشگاهیان، مدیران و طراحان واحدهای تجاری و برخی دیگر از افراد صاحب‌نام نظیر خیرین دور هم جمع شده‌اند تا در جهت اتخاذ استراتژی‌هایی به‌منظور تضمین امنیت اینترنت و فضای آموزشی مجازی برای کودکان تشریک مساعی کنند. در شورای مزبور، تعداد زیادی از دولت‌مردان که از طرف وزرای انگلستان جهت امر خطیر تأمین سلامت فضای مجازی برای کودکان مأموریت یافته‌اند، حضور دارند.

در این شورا، تحقیقات در حوزۀ سلامت و امنیت فضای مجازی برای کودکان، ارائۀ نظرهای مشورتی در این حوزه، توصیه‌هایی جهت حفظ سلامت و امنیت اینترنت برای کودکان که مخاطب آن‌ها شرکت‌ها و واحدهای صنعتی و تجاری هستند و نیز انتشار دستورالعمل‌های اجرایی در این قلمرو به‌طور منظم صورت می‌گیرد[3]. این شورا سالیانه اسناد بسیار مهمی در قلمرو تأمین محیط آموزشی مجازی امن برای کودکان صادر می‌کند.

در ایران نیز با توجه به خطرات فراوانی که فضای مجازی برای آموزش کودکان فراهم کرده است، پیش‌نویس طرح حمایت از توسعۀ خدمات فضای مجازی کودک توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایجاد شده است. طراحان طرح معتقدند امروزه به‌واسطۀ شدت تأثیرگذاری فضای مجازی در ابعاد مختلف به‌ویژه حوزۀ فرهنگ در نسل‌های آینده‌ساز کشور، مدیریت پیشگیرانه و همچنین مواجهۀ فعالانه با حضور کودکان در فضای مجازی بیش از گذشته ضروری است. توسعۀ تولید محتوای کودکان در فضای مجازی و ایجاد بستری سالم برای رشد و تعالی دارای اهمیت راهبردی است.

به عبارتی می‌توان گفت باارزش‌ترین سرمایۀ توسعۀ کشور، سرمایۀ انسانی است که توجه به رشد آن وظیفۀ ملی است. بنابر این طرح مذکور به‌منظور ایجاد فضای سالم آموزشی برای کودکان در محیط اینترنت و با همت پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات کلید خورده است.

متولیان طرح حمایت از توسعۀ خدمات فضای مجازی کودک معتقدند: تأکید بر این نکته مهم است که امروزه رسانه‌های نوین شکل‌گرفته در فضای مجازی در حال تغییر ذائقه‌ها هستند، زیرا فناوری با خود فرهنگ می‌آورد. رشد و همه‌گیر شدن کاربرد فضای مجازی در روزگار کنونی موجب شده است که بخش عمده‌ای از حضور کودکان در این فضا اتفاق افتد و بسیاری از ذهنیت‌ها و طرز فکرها در این محیط شکل می‌گیرد. لذا همان‌طور که نوع خوردن و آشامیدن کودکان در جسمشان تأثیر دارد، دیدن و شنیدن نیز در روحشان تأثیر می‌گذارد که در صورت عدم توجه به این مهم، مضرات آسیب‌های روحی بیشتر و جبران آن سخت‌تر است و از سوی دیگر هر چه قدر بیشتر به کودکان توجه شود و فضای تربیتی و آموزشی سالم در اختیار این قشر قرار گیرد، بنا به فرمایش حضرت علی(ع) که فرموده‌اند: «آموختن دانش در خردسالی، همچون نقشی بر روی سنگ است»، هزینه‌های پیرامون ازبین بردن انحرافات اخلاقی و اجتماعی و اثرات آسیب‌های آن در بزرگ‌سالی (مانند اعتیاد، بزهکاری، ...) کم‌تر خواهد شد (پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، 1399).

لذا به‌نظر می‌رسد متولیان طرح مذکور با ذهنیت پیشگیرانه درخصوص خطر فضای مجازی کودک وارد حوزۀ اقدام و عمل شده‌اند. با همین دیدگاه محورها و اهداف راهبردی طرح جهت دست‌یابی به چشم‌انداز کاهش تهدیدها و خطرات فضای مجازی برای کودکان در سه فراز شکل گرفت:

فراز اول: آموزش، فرهنگ‌سازی و ترویج فضای مجازی حوزه کودک و نوجوانان؛

فراز دوم: فراهم‌سازی زیرساخت‌های ارتباطی، محتوایی و اعتماد؛

فراز سوم: توسعۀ بازار و مقاوم‌سازی کسب و کار.

در دنیای آزاد امروز، اغلب متخصصان به این نتیجه رسیده‌اند که به جای محدود کردن شبکه‌های اجتماعی از طریق فیلترینگ و مجازات کاربران متخلف، باید به مطالبات و نیازهای نوجوانان در این حوزه توجه بیشتری شود (رفیعی دولت‌آبادی و همکاران، 1398: 169). در هر صورت این گونه طرح‌ها بدین جهت ایجاد شده‌اند که اولاً، کودکان را در استفاده از فضای مجازی محدود نکنند، چراکه کاهش حق دسترسی کودکان به اینترنت نه‌تنها هیچ فایدۀ عملی در بر نداشته، بلکه با توجه به پیشرفت فناوری‌های نوین، ناقض حق مسلم کودکان است؛ ثانیاً، با فراهم کردن محیط‌های آموزشی مناسب اطفال از گرایش این گروه سنی به کج‌روی که در اثر فرا گرفتن آموزه‌های نامناسب شکل می‌گیرد، پیشگیری کنند. باید به این مهم توجه داشت که با توجه به افزایش مشکلات ناشی از رفت‌و‌آمدهای دانش‌آموزان در جهان کنونی (برای مثال تشدید خطر افزایش بیماری کرونا)، استفاده از امکانات فضای مجازی علاوه بر امور آموزشی، فواید بسیار زیادی در مسائل پژوهشی دارند. فایدۀ اینترنت در امر پژوهش این است که از طریق آن می‌توان بدون انتظارهای طولانی‌مدت، بسیاری از اطلاعات را در آن واحد یا در چند ساعت به دست آورد و با توجه به اینکه این شبکه از اتصال میلیون‌ها شبکۀ دیگر تشکیل شده است، دسترسی به این امکانات و بانک‌های اطلاعاتی آسان‌تر و سریع‌تر می‌شود (پرنده، 1380: 14). بنابراین، عادلانه نیست، کودکان و نوجوانان را از این امکان پژوهشی محروم کنم و از سایر کشورها در این ورطه عقب بیفتیم.

 

3ـ2. پروژۀ سلامت اینترنت برای کودکان

بنابر نظر پژوهشگران حوزۀ فضای مجازی کودک، استفادۀ مشکل‌دار از اینترنت در میان این نسل، به دو شکل بیشتر خود را نشان می‌دهد، شکل اول مربوط به استفاده از اینترنت است که به‌عنوان استفادۀ افراطی از اینترنت همراه با اشتغال ذهنی و از دست دادن کنترل است، شکل دیگر به پیامدهای منفی و متعدد گذراندن وقت بسیار زیاد برای اینترنت اختصاص دارد که به غفلت از فعالیت‌های مفید اجتماعی مثل ورزش، انجام تکالیف تحصیلی و ارتباطات مؤثر و تغییر عادات منظم خوردن و خوابیدن منجر می‌شود (Spada, 2014: 4) .

بنابراین، در کنار توسعۀ خدمات فضای مجازی برای کودکان باید به فکر بهبود فرهنگ استفاده از اینترنت در میان گروه سنی مذکور نیز باشیم. به همین منظور و در راستای نهادینه کردن فرهنگ استفادۀ صحیح کودکان و نوجوانان از فضای مجازی، سازمان فناوری اطلاعات ایران و وزارت آموزش و پرورش با همکاری پلیس فتا در فرهنگ‌سازی و آموزش مقاطع مختلف دانش‌آموزی سهیم بوده و پروژه‌ای در راستای اجرای اهداف فوق را راه‌اندازی کرده‌اند. نام پروژۀ مذکور، پروژۀ ملی کوا «کودک و اینترنت» است، که در مهرماه 1395 آغاز به‌کار کرد. پروژۀ ملی کودک و اینترنت (کوا) با هدف آشنایی کودکان و نوجوانان با آسیب‌ها و تهدیدات فضای مجازی و ارائۀ آموزش‌ها و نحوۀ مقابله با چالش‌های فضای مجازی در شهرهای مختلف کشور و در مدارس برگزار می‌شود. قلب محرکۀ این پروژه، برگزاری کارگاه‌های آموزشی درخصوص آشنایی کودکان و والدین ایشان با فرصت‌ها و تهدیدهای مهم فضای مجازی است. در طرح‌های این پروژه، چالش‌های مختلف فضای مجازی در قالب انیمیشن، نمایش عروسکی و سخنرانی کارشناسان پلیس فتا برای دانش‌آموزان مدارس تشریح و راهکارهای مقابله با این تهدیدات و فرهنگ استفادۀ صحیح از فضای مجازی به آن‌ها آموزش داده می‌شود. برای مثال دانش‌آموزان تبریزی در اردیبهشت‌ماه 1397، در کارگاه‌های آموزشی کوا، شرکت کردند و با فرهنگ امنیت در فضای مجازی آشنا شدند. در این کارگاه که در قالب سه کلاس اجرا شد، دانش‌آموزان مقاطع مختلف شرکت داشتند. چالش‌های مختلف فضای مجازی در قالب انیمیشن و سخنرانی افسر پلیس فتا و مشاور تربیتی برای دانش‌آموزان حاضر تشریح و فرهنگ استفادۀ امن و صحیح از فضای مجازی به حاضران آموزش داده شد. خطر دوستی‌های اینترنتی برای دانش‌آموزان، راه‌های افزایش امنیت تلفن همراه و رایانه، استفاده از بازی‌های رایانه‌ای، خریدهای امن مجازی، حفاظت از اطلاعات خصوصی و خانوادگی در فضای مجازی و فرهنگ صحیح استفاده از شبکه‌های اجتماعی از مهم‌ترین مباحث مطرح‌شده در این کارگاه‌ها بود. در پایان این کارگاه‌ها نیز مسابقه‌ای بین دانش‌آموزان حاضر در جلسه برگزار و به نفرات برتر جوایزی اهدا شد (cyberpolice.ir/taxonomy/term/19). در سایت پروژۀ مذکور مشخصات کارگاه‌های برگزارشده و تعداد شرکت‌کنندگان و مشخصات مدارسی که کارگاه در آن برگزار شده به تفصیل قابل مشاهده است.

هدف اصلی پروژۀ کوا، ارتقای فرهنگ و مهارت‌های لازم برای استفادۀ درست، سالم و امن از فضای مجازی و امکانات آن در بین خانواده‌ها و به‌خصوص دانش‌آموزان است که در نتیجۀ آن اجرای موارد زیر الزامی است:

— شناسایی تهدیدات و چالش‌های مؤثر در حوزۀ کودک و اینترنت؛

— ارائۀ راهکارها و خدمات حفاظتی ـ قانونی در حوزۀ کودک و اینترنت؛

— آموزش و آگاه‌سازی سطوح مختلف و جامعۀ هدف؛

— طراحی و راه‌اندازی سامانه‌های ملی مربوط به اینترنت و کودک.

بر همین اساس نیز برنامه‌های اجرایی غیر از اجرای کارگاه‌های دانش‌آموزی نظیر تولید کتاب مصور برای کودکان، مقالات علمی، طراحی و راه‌اندازی وب‌‌گاه‌های آموزشی و تولید محتوای چندرسانه‌ای در دستور کار این طرح قرار دارد.

در حال حاضر وب‌گاه این طرح در بخش والدین شامل برنامه کارگاه‌های آموزشی، کتابخانۀ دیجیتالی جهت آموزش و حفظ صیانت خانواده و مقالات آموزشی این حوزه است و راه طولانی تا تحقق هدف‌گذاری‌های انجام شده دارد.

از منظر آموزه‌های جرم‌شناسی آنچه که اهمیت این گونه پروژه‌ها را نمایان می‌سازد، استفاده از آموزش گروهی کودکان و ترویج مشارکت در یادگیری مخاطرات و چالش‌های فضای مجازی است. کودکان در اثر ارتباط با یکدیگر، بهتر و سریع‌تر می‌آموزند. علاوه بر این، آموزش‌های این گونه پروژه‌ها مزیت مهم دیگری نیز دارند، اینکه فقط به روخوانی و مباحث نظری محدود نیستند و از نظر کاربردی و عملی آموزش‌های مقابله با خطرات فضای مجازی را آموزش می‌دهند؛ یعنی دقیقاً همان شیوه‌ای که در دنیای مجازی و ارتباطات مؤثر است.

 

3ـ3. راهکارهای کاهش مخاطرات کودکان در محیط‌های مجازی

ازجمله مهم‌ترین حقوقی که حکومت‌ها به تضمین و رعایت آن ملزم هستند برقراری امنیت است. بدون تردید حق امنیت و تأمین آن برای کودکان مهم‌تر از بزرگ‌سالان است، چراکه در صورت برهم‌خوردن امنیت کودکان، آن‌ها توان مقابله با آثار زائل شدن این حق را ندارند. یکی از حقوق مهم امروز کودکان در فضاهای مجازی امنیت این محیط است و متولیان امر باید در قدم‌های اول امنیت کودکان را در این گونه فضاها که ملموس نیست و امکان سوء استفاده از آن باز است، محفوظ دارند. علاو بر این، خطر حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات[4] نیز برای همۀ کاربران به‌ویژه کودکان وجود دارد. کودکان، گروه آسیب‌پذیری از کاربران برخط هستند، زیرا اغلب آگاهی پیش‌بینی عواقب احتمالی (مثلاً افشای اطلاعات شخصی برخط در اینترنت) را ندارند و این در حالی است که حفاظت‌های موجود ممکن است برای حفاظت حریم خصوصی و امنیت، ناکافی باشد.

حریم خصوصی در اکثر جوامع دموکراتیک، عنصری ضروری برای پیشرفت انسان‌های سالم به‌شمار می‌آید و بسیاری از روان‌شناسان حریم خصوصی را زیربنای یک جامعۀ آزاد می‌دانند. این امر به انسان‌های بالغ محدود نیست و شامل کودکان نیز می‌شود. عدم درک کامل یا صحیح از حریم خصوصی در برخی از سنین، زمینۀ سوء‌استفاده از این قشر آسیب‌پذیر را فراهم می‌سازد. به عبارت دیگر، نقض حریم خصوصی کودکان امروز، تعدی به حریم شخصی انسان‌های بالغ فردا و نقض حقوق بشر بوده و قربانیان خردسال امروز را به مجرمان بالقوۀ فردا تبدیل می‌کند (محسنی، 1390: 144). کودکان اغلب در فضای مجازی به‌علت هیجانی که از اظهار هویت خود دارند بیشتر از بزرگ‌سالان در معرض فاش کردن اسرار و حریم شخصی خود هستند. ضمناً کودکان به جهت عدم آگاهی نسبت به حریم شخصی و خصوصی خود بیشتر از بزرگ‌سالان در نقض حریم خصوصی خود نقش فعال ایجاد می‌کنند  (Livingston , 2014). خطرات امنیتی اطلاعات، به‌طور کلی، چالشی برای کاربران اینترنت است. با این حال کودکان به‌طور خاص در معرض خطرات امنیت اطلاعات ناشی از کد مخرب (مثلاً بد‌افزار و جاسوس‌افزارها) هستند. آن‌ها از خطرات آگاهی ندارند و از خدمات با خطرپذیری بالاتر، شامل نرم‌افزارهای مخرب استفاده می‌کنند. برای مثال، جرائم برخط مانند آلوده کردن رایانۀ خانواده که والدین از آن برای خدمات بانکی برخط استفاده می‌کنند در کمین کودکان قرار دارد. جاسوس‌افزار تجاری، در وب‌گاه‌های کودکان قرار داده می‌شود و در دستگاه کاربر ذخیره می‌شود تا رفتار برخط او را نظارت کند. این نظارت ممکن است برای اهداف دیگر، به‌عنوان بازاریابی برخط استفاده شود. بنابراین باید راهکارهای لازم برای تضمین امنیت کودکان در اینترنت پیش‌بینی و به موقع اجرا گذارده شود.

یکی از اسناد مدونی که در حوزۀ ایجاد محیط آموزشی مناسب در فضای مجازی برای کودکان است، سند برنامۀ اقدام توسعۀ خدمات فضای مجازی کودک است که توسط پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات (مرکز تحقیقات مخابرات ایران) تهیه شده است.این سند دارای قسمت‌های مختلف درخصوص متولیان ایجاد فضای آموزشی مناسب برای اطفال در فضای مجازی است. در قسمتی از این سند، از مخاطبان خدمات فضای مجازی کودک، چهار دستۀ کودک، والدین، معلمان و اشخاص حقیقی و حقوقی دولتی و غیردولتی مرتبط نام برده شده، ولی تأکید شده که مخاطب اصلی سند، کودک است.

مطابق سند، کودک فرد زیر 18 سال است و درواقع سند مذکور تعریف ارائه‌شده از کودک در کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک را ملاک قرار داده است. همچنین مطابق سند، پدر و مادر، از یک سال قبل از تولد فرزند تا 18 سالگی فرزند، مخاطب دیگر خدمات فضای مجازی کودک درنظر گرفته شده‌اند. سند معتقد است در این بازۀ زمانی، لازم است اطلاعاتی درخصوص کودک به پدر و مادر ارائه شود و ایشان بر رفتار کودک خود در خدمات فضای مجازی کودک، مدیریت و نظارت کنند. مخاطب سوم طرح، معلم است که بخش مهمی از آموزش و تربیت کودک، مدیریت و نظارت رفتار درسی کودک بر عهدۀ ایشان است. مخاطب چهارم نیز، اشخاص حقیقی و حقوقی دولتی و غیردولتی است که از یک سو بر رفتار کودک تأثیر می‌گذارد و از سوی دیگر، کنترل رفتار کودک در این فضا را برعهده دارد.

با توجه به اینکه بزهکاری اطفال و نوجوانان از دیرباز در انگلستان در صدر توجهات سیاستمداران این کشور قرار داشته است و رسانه‌های گروهی نیز در انگلستان بر مسئلۀ افزایش نرخ جرم در میان اطفال و نوجوانان تمرکز دارند، تلاش‌های صورت‌گرفته در این کشور برای مقابله با مخاطرات فضای مجازی در قلمرو کودکان و نوجوانان می‌تواند مفید باشد.

در همین ارتباط سند راهگشایی جهت تضمین امنیت کودکان برخط در انگلستان توسط شورای سلامت اینترنت کودکان انگلستان به نام «امنیت (سلامت) کودکان "برخط"»[5] درخصوص سرویس‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی صادر شده است. چارچوب سند مذکور شامل چند قسمت است: محتوا، کنترل‌های والدین، مقابله با سوء‌رفتار، مقابله با سوء‌استفاده از کودکان یا برخوردهای قانونی، حفظ حریم خصوصی و هوشیاری (آگاهی دادن) و آموزش ... . در سند مذکور رهنمودهای عملی، مثال‌های کاربردی و توصیه‌هایی در جهت تضمین امنیت کودکان برخط وجود دارد.

در قسمتی از این سند آمده است که ارتباط کودکی با اینترنت و فضای مجازی همچنان تجربۀ جدیدی است. این فضا همان‌گونه که قابلیت‌های آموزش و یادگیری را در سطح بسیار بالایی برای کودکان و نوجوانان فراهم می‌کند، به همان میزان دارای ظرفیت ورود آسیب‌ها و ناملایماتی به کودک نیز هست. قلدری، سوء‌استفادۀ جنسی از کودکان، بردگی جنسی، قاچاق کودکان و خیلی از موارد نقض قانون در صورت عدم کنترل این فضا وجود داشته و خواهد داشت و در صورت عدم اتخاذ تمهیدات مناسب افزایش نیز خواهد یافت.

بنابراین سند مذکور از تولیدکنندگان محصولات تجاری در فضای مجازی، معلمان و سایر متصدیان برخورد و تعامل با کودکان خواهش می‌کند که توصیه‌های سند را نادیده نگیرند.

این سند، خطرات برخطی که کودکان را تهدید می‌کند به سه دستۀ مهم تقسیم می‌کند:

  1. خطر محتوایی: در محیط اینترنت، کودکان ممکن است محتوای نامناسبی دریافت کنند: از جملۀ این محتواها می‌توان به پورنوگرافی، خشونت زیاد یا محتواهایی شامل سخنان تنفرآمیز (تبعیض‌آمیز) یا افراطی اشاره کرد.
  2. خطر مباشرت: کودکان ممکن است در فضای اینترنت در یک سری فعالیت‌های مضر به حال خود، درگیر شوند. این فعالیت‌ها شامل قلدری، فعالیت‌های جنسی، تجاوز، رفتار تهاجمی یا چشم‌چرانی، رفتار وحشیانه یا رفتارهایی شوند که به خود کودک آسیب شدید وارد می‌کند، نظیر خودکشی، پرخوری افراطی، کم‌اشتهایی یا کم‌خوری افراطی، سوء مصرف الکل و مواد مخدر.
  3. خطر ارتباطی: در اثر ارتباط با افراد خطرناک در اینترنت ممکن است خطرات و عواقب وخیمی دامن‌گیر اطفال شود. مثلاً آدرس دادن به افراد خطرناک، یا ارائۀ اطلاعاتی نظیر مساعدت عبور و مرور از مدرسه به خانه یا فاش کردن مواقع تنهایی در خانه، همگی می‌تواند برای کودکان خطرآفرین باشد (Uk safer internet center, 2021).

برخی از این خطرها شاید منتهی به آسیب و صدمه نشوند، ولی منتهی به یک فعالیت غیرقانونی می‌شوند. مثلاً، برده‌داری و استثمار جنسی، عکس‌های برهنه گرفتن و پخش کردن آن‌ها، قاچاق آنلاین کودکان، سوء‌استفادۀ فیزیکی یا روانی از بچه‌ها، خرید و فروش مواد مخدر، پورنوگرافی انتقامی و ... . البته بسیاری از این انحرافات فقط مختص به کودکان نیست، ولی به جهت اثرپذیری کودکان، آن‌ها احتمالاً راحت‌تر درگیر این اعمال انحرافی می‌شوند.

در قسمت بسیار مهمی از سند، تمرکز بر مسئلۀ آموزش و آگاهی مورد توجه قرار گرفته است.در این سند عنوان شده است که مسئلۀ بسیار مهم این است که باید برای کودکان و نوجوانان فرصت‌هایی را فراهم کنیم که خودشان به سمت محتواهای مضر و منحرف گرایش پیدا نکنند. اگر آن‌ها را با روشی درست آموزش بدهیم و حق انتخاب را برای خودشان قائل شویم، آن‌ها هم از مزایای عصر دیجیتال بهره‌ می‌برند و با آگاهی مراقب خود و هم‌سالانشان خواهند بود، و جامعه‌ای عاری از خطرات و تهدیدهای دنیای مجازی خواهند ساخت.

سند مزبور در این قلمرو، تولیدکنندگان محتواهای فضای مجازی را مورد خطاب قرار می‌دهد که آن‌ها باید با توجه به آموزش‌ها و آگاهی‌های ضروری که کسب می‌کنند، به کاربران کودک و نوجوان، والدین آن‌ها و مدارس کمک کنند که مبانی اساسی جهت تضمین امنیت اینترنت و فضای مجازی را یاد بگیرند.

سند به تولیدکنندگان محتوای فضای مجازی خاطر نشان می‌کند که الگوهایی برای آموزش والدین و خود کودکان و نوجوانان به‌منظور حفظ امنیت فضای مجازی درنظر گیرند و مراحل ذیل را رعایت کنند:

- منشوری را طراحی کنند که به نحو بسیار آسان آموزش‌های لازم را به والدین و کودکان ارائه دهند. این آموزش‌ها باید حاوی نکات راهبردی و مرحله به مرحله باشد.

— اول: اطلاعات و آگاهی‌های به روز درخصوص استفادۀ امن از آن سرویس خاص ارائه شود.

— دوم: باید یک مرکز امن در هر صفحۀ اجتماعی طراحی شود و کاربران به راحتی بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. مثل صفحۀ امن فیس‌بوک.

— سوم: در مرحلۀ بعدی باید برای کاربران، قوانین ارتباطی صحیح توضیح و به آن‌ها هشدار داده شود و توجه آن‌ها به این هشدارها جلب شود.

— چهارم: راه‌های پذیرش (اکسپت)، مسدود کردن (بلاک کردن) و قفل کردن ارتباطات با افراد مختلف به نحو ساده و روشن در صفحات اجتماعی (شبکه‌های اجتماعی) توضیح داده شود.

- طراحان شبکه‌های اجتماعی باید مرکز امنیت اینترنت را برای همۀ افراد قابل دستیابی سازند و نه اینکه فقط برای کاربران، این منشورها و مراکز امن در دسترس قرار گیرد. بدین طریق والدین کودکان و نوجوانان می‌توانند قبل از اینکه اجازۀ دسترسی فرزندانشان به این سایت‌ها را بدهند، از منشورها و امنیت سایت‌ها و صفحات اجتماعی مجازی اطمینان حاصل کنند.

- شبکه‌های اجتماعی مجازی خود را با برنامه‌های مدارس هماهنگ کرده و در مراسم روز جهانی اینترنت که در فوریۀ هر سال برگزار می‌شود مشارکت کنند و تجارب خود را منتقل سازند و در مباحثات شرکت کنند.[6]

- با اتحادیه‌ها و نهادهای متصدی تضمین سلامت و امنیت اینترنت در تماس باشند و از توصیه‌های نهادهای مذکور جهت تأمین امنیت محیط صفحات خود استفاده کنند. برای مثال، وب‌پیج مرکز اینترنت امن بریتانیا ابزارهای امن و سرویس‌های مختلف را برای عموم توضیح می‌دهد. آن‌ها همچنین لیست افرادی که شبکه‌های اجتماعی مجازی را طراحی و تولید کرده‌اند جهت تشریک مساعی منتشر می‌کنند.

- پیوندها (لینک‌هایی) برای مطالعۀ قوانین اجرایی، اطلاعات و سایر کمک‌های حمایتی در سایت یا شبکۀ اجتماعی خود برای آگاهی کودکان و نوجوانان نسبت به امنیت شبکه‌های اجتماعی ایجاد کنند (Uk safer internet center, 2021).

برای مثال شبکۀ اجتماعی فیس‌بوک دارای رهنمودهایی برای دانش‌آموزانی است که تمایل دارند از آن استفاده کنند. ضمناً این شبکۀ اجتماعی دارای طرح‌ها و برنامه‌های آموزشی درخصوص پیشگیری از قلدری اینترنتی بوده و در صورت اعلام گزارش‌هایی درخصوص احتمال وقوع قلدری اینترنتی به مرکز پیشگیری از قلدری هشدار ارسال می‌شود. شبکۀ توئیتر هم به خانواده‌ها دائماً هشدار می‌دهد که این سرویس یک مکان (محیط) عمومی است. این شبکه تأکید بسیاری بر اهمیت داشتن سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی (ظرفیت انتقادپذیری) هنگام استفاده از اینترنت دارد.

سند به تمام شبکه‌های اجتماعی و مدیران آن‌ها هشدار می‌دهد که در زمینۀ ایجاد محیط امن آموزشی برای کودکان از مشورت و نظر متخصصان آگاه و سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در این قلمرو، جهت آگاهی دادن و آموزش به کودکان و والدین ایشان بهره ببرند. برخی از شبکه‌های اجتماعی در انگلستان و شرکت‌های تولید نرم‌افزارهای مخصوص کودکان با زنجیره‌ای از اتحادیه‌های متخصص در زمینۀ آسیب‌های اجتماعی نظیر قلدری، ایراد آسیب به خود، خودکشی و مسائلی که می‌تواند امنیت فضای مجازی را به خطر اندازد، کار می‌کنند.

سند مذکور در قسمتی شامل برخی توصیه‌های اضافی برای حمایت و آموزش دادن به کودکان زیر 13 سال است.‌ این سند معتقد است برای کودکان زیر 13 سال باید ادبیات ساده‌تری از جانب شبکه‌های اجتماعی برای آموزش مسائل مرتبط با امنیت فضای مجازی به‌کار گرفته شود. توصیۀ بسیار مهم سند برای کودکان زیر 13 سال این است که از دیوار مجازی[7] که یک سد کنترلی برای دسترسی کاربران به اطلاعات و وب‌سایت‌هاست استفاده کنند. درواقع با استفاده از این دیوار کنترلی می‌توان به صفحات و پایگاه‌هایی که توسط کاربر کودک زیر 13 سال بازدید کرده است آگاهی یافت (Uk safer internet center, 2021).

از دیگر اسنادی که در کشورمان، در این قلمرو تدوین شده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

پیش‌نویس سند راهبردی صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی در سال 1396، سندی شش‌محوری توسط مرکز ملی فضای مجازی با عنوان مذکور تهیه شده است. ایجاد فضای مجازی صیانت‌شده مبتنی بر شبکه، متناسب با ارزش‌های ایرانی ـ اسلامی و تأمین خدمات و محتوای مناسب با اقتضائات سنی کودکان و نوجوانان ازجمله اهداف تنظیم این سند است. این سند در تلاش است تا فرصت‌های متصورشدۀ فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان را تقویت کند و با کمک خانواده‌ها آسیب آن را به کم‌ترین میزان ممکن برساند.

نخستین محور از این سند به طراحی الگوی جامع صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی اختصاص یافته است. این محور شامل موضوعات آموزشی، تربیتی، فنی و حقوقی است. محور دوم شامل خدمات آموزش و ترویج است که به کودکان و والدین در ارتباط با فضای مجازی ارائه می‌شود. سومین محور به حمایت از تولید محتوا و فعالیت‌های لازم در حوزۀ تولید محتوا اختصاص یافته است. محور بعدی مربوط به خدمات ایمنی و ابزارهای مورد نیاز در حوزۀ مراقبت است. اقدام‌های لازم برای این محور نیز در سند متناسب با نیازهای جامعه لحاظ شده است. مشاوره، امداد و ایجاد خط کمکی نیز محور پنجم است. پشتیبانی خدمات قضائی و انتظامی از افراد آسیب‌دیده احتمالی نیز محور بعدی درنظر گرفته‌شده برای سند صیانت از کودکان و نوجوانان است.

مهم‌ترین رویکرد این سند، استفاده از فضای مجازی متناسب با رشد سنی و عقلی کودکان است. این سند به دنبال این نیست که کودکان و نوجوانان را به‌طور کلی از این فضا دور سازد، بلکه به‌صورت گام به گام مهارت‌ها را به کودکان برای ورود به این فضا آموزش خواهد داد و زمانی که کودک به 18 سالگی رسید، والدین نگرانی از حضور وی در فضای مجازی نداشته باشند. درواقع تربیت مصونیت‌بخش، هدف اصلی تنظیم این سند است.

به نظر می‌رسد جهت تثبیت آموزش‌هایی که این گونه اسناد به کودکان و نوجوانان تزریق می‌کنند باید تمهیداتی جهت ورود این اسناد به کتاب درسی توسط آموزش و پرورش درنظر گرفته شود. در سند مذکور وظایف بسیاری برای آموزش و پرورش دیده شده که این وزارتخانه مکلف است بنا به تدبیر خود از ظرفیت‌های گوناگون برای آموزش مانند کتاب‌های درسی نیز استفاده کند.

از دیگر تمهیدات پیش‌بینی‌شده برای تضمین امنیت کودکان در محیط‌های غیرفیزیکی مصوبۀ «ضوابط صیانت از کودکان در خدمات تلفن همراه باند پهن» است. براساس این مصوبه، کودک شخصی است که 18 سال شمسی را تمام نکرده باشد و اپراتور موظف است سیم‌کارت کودک با قابلیت دسترسی به بسته‌های خدماتی جذاب تلفن همراه باند پهن متناسب با گروه‌های سنی آن‌ها ارائه کند.

اپراتور همچنین موظف است بستۀ آموزشی استفادۀ صحیح از خدمات باند تلفن همراه شامل شیوۀ بهره‌برداری از فرصت‌ها و مقابله با تهدیدها را در دسترس متقاضیان قرار دهد و در این خصوص اطلاع‌رسانی لازم را به مشترکان ارائه کند و همچنین خدمات تلفن همراه را با قابلیت اعمال برخی مدیریت‌ها برای استفادۀ کودک برای یک یا چند دسته از خدمات تلفن همراه ازقبیل خدمات صوت، تلفن تصویری، پیام کوتاه، پیام چندرسانه‌ای و اینترنت و یا اضافه کردن بعضی از قابلیت‌ها ازقبیل امکان تماس خانوادگی یا گروهی براساس درخواست مشترک فراهم کند.

طبق این مصوبه اپراتور به فروش هرگونه سیم‌کارت تلفن همراه به افراد کم‌تر از 18 سال مجاز نیست و هرگونه تغییر در قابلیت‌های سیم‌کارت ازقبیل محدودیت در دسترسی به بعضی از خدمات یا اضافه کردن بعضی از قابلیت‌ها صرفاً از طریق مشترک امکان‌پذیر است.

همچنین باید تمهیدات فنی، اجرایی و مالی لازم برای اطلاع‌رسانی، آموزش و ایجاد آگاهی برای کودکان و نوجوانان و نیز ابزارهای مناسب در زمینۀ کاربردهای خدمات تلفن همراه باند پهن را که حداقل شامل چگونگی بهره‌برداری صحیح از خدمات اپراتور، شیوۀ حفظ حریم خصوصی و حفاظت از داده‌ها، نحوۀ هدایت، نظارت و کنترل کودکان و نوجوانان در هنگام استفاده از فناوری و خدمات تلفن همراه باند پهن توسط اولیای خانواده‌ها، تماس با کدهای خدماتی اضطراری ازقبیل 123 و 110 در صورت مواجهه با ناهنجاری‌های فرهنگی و اجتماعی، کمک به آشنایی ذی‌نفعان با قوانین و مقررات درخصوص حقوق کودک، ترویج اخلاق و آداب استفادۀ مسئولانه و شرعی از خدمات و محصولات تلفن همراه باند پهن در راستای رعایت حقوق شهروندی و کاربردها و برنامه‌های آموزشی و تربیتی مخصوص کودک است را فراهم سازد. از سوی دیگر، تمامی مسئولیت‌های حقوقی و مالی ناشی از استفاده از خدمات تلفن همراه باند پهن به عهدۀ مشترک است و اظهار یا ایجاد هویت جعلی یا غیرواقعی یا هرگونه اقدامی که موجب گمراهی از هویت واقعی مشترک در استفاده از خدمات تلفن همراه باند پهن شود ممنوع است. بنابراین مشترک موظف به رعایت مقررات و ضوابط متن قرارداد اشتراک و هرگونه مصوبات آتی مراجع ذی‌صلاح دربارۀ خدمات مربوط است و هرگونه تغییر نشانی یا سایر مشخصات اعلام‌شده در متن قرارداد اشتراک را باید در اسرع وقت به اپراتور اطلاع دهد. همچنین مشترک موظف است در صورت فراهم‌سازی امکان استفاده از خدمات تلفن همراه باند پهن برای فرزندان خود مسئولیت کاربرد را بپذیرد و بر خدمات‌گیری کودک خود نظارت فعال داشته باشد.

 

نتیجه‌

آنچه که این نوشتار در صدد رسیدن به آن است این مهم است که نقش آموزش در استفادۀ کودکان و نوجوانان از فضای مجازی به پیشگیری اجتماعی از بزهکاری این گروه سنی منجر می‌شود. به عبارتی با توجه به اینکه خصیصۀ اصلی پیشگیری جامعه‌مدار که این نوع از پیشگیری را با سایر انواع پیشگیری متمایز می‌کند، آموزش‌محور بودن آن است، بنابراین تمرکز بر نحوۀ استفادۀ کودکان از فضای مجازی ما را به هدف مطلوب خود یعنی پیشگیری از بزهکاری نزدیک می‌کند. بنابراین، می‌توان این نوع از پیشگیری را درخصوص کودکان و نوجوانان به جهت اینکه در مرحلۀ سنی قرار دارند که شخصیت آن‌ها ساختاربندی می‌شود، مؤثرترین ابزار در راستای دور کردن از بزهکاری و رفتارهای نابهنجار دانست. با علم به این مطلب  که امروزه فضای مجازی به یکی از مهم‌ترین محیط‌های آموزشی کودکان و نوجوانان تبدیل شده است، نوشتار حاضر سعی در تبیین این موضوع دارد که  نقش آموزش کودکان و نوجوانان را در استفادۀ مناسب از محیط‌های آموزشی مجازی و نتیجۀ آن که رسیدن به اهداف پیشگیرانه از بزهکاری است، نشان دهد.

اگرچه بدون تردید، والدین تعهد کنترل رفتارها و تحرکات فرزندانشان در اینترنت را دارند، ولی نباید فراموش کرد که معلم‌ها، مشاوران مدارس، قضات و حتی مأموران پلیس هم مسئولیت کمی در این زمینه دارند و مکلف هستند که ذهن، رفتار و اعمال کودکان و نوجوانان را با شتابزدگی پیشرفتۀ فضای مجازی به نحوی تطبیق دهند که بچه‌ها بتوانند با چالش‌های فضای مجازی مواجه شوند. در پررنگ کردن نقش محیط آموزشی در پیشگیری از جرایم اطفال، همۀ دست‌اندرکاران و متولیان آموزش کودکان، باید ایفای نقش کنند.

معلمان و مسئولان آموزش و پرورش در این بین شاید بیشترین سهم را داشته باشند. این موضوع بسیار منطقی است که از مدارسی که تکالیفی درخصوص فضای مجازی ارائه می‌کنند و از دانش‌آموزان انتظار دارند با استفاده از تکنولوژی و فناوری‌های روز تکالیفشان را انجام دهند ـ و به همین دلیل نیز مشتریان لب‌تاپ‌ها و تبلت‌ها را افزایش می‌دهند ـ بر نحوۀ استفادۀ کودکان و نوجوانان از این تکنولوژی‌ها هم توجه و نظارت کافی مبذول دارند.

مدارس باید دستورالعمل‌ها و استانداردهایی برای نحوۀ استفادۀ دانش‌آموزان از فضای مجازی و بهره‌برداری از موبایل‌ها و سایر ابزارهای اینترنتی تدوین کنند و محدودۀ مجاز و مشخصی برای اطفال و نوجوانان جهت ارتباطات اجتماعی در این محیط‌ها تعریف نمایند. این رهنمودها و نیز اصول آشنایی با دنیای ارتباطات باید بخش مهم و اجتناب‌ناپذیر آماده‌سازی معلمان جهت کار با کودکان شود و سرلوحۀ برنامه‌های متخصصان آموزشی قرار گیرد. برای مثال امروزه لازم است به معلم‌ها و مربیان تربیتی، مسائلی درخصوص قلدری سایبری آموزش داده شود و از متخصصان حقوقی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، جرم‌شناسی و سایر صاحب‌نظران دانشگاهی در تدوین و آموزش قلدری اینترنتی به معلمان و دانش‌آموزان در مدارس استفاده شود. علاوه بر این، کودکان و نوجوانان استفاده‌کننده از شبکه‌های اجتماعی باید مورد آموزش‌های بیشتری قرار گیرند تا میزان مشارکت خود را در ارتباط برخط خویش در این شبکه‌ها محدود به افرادی کنند که آن‌ها را می‌شناسند و به آن‌ها اطمینان دارند. بدین ترتیب آن‌ها از هم‌نشین بد مجازی در امان خواهند بود و خطر بزهکاری و بزه‌دیدگی غیربرخط آن‌ها نیز کاهش خواهد یافت.

از نقش صدا و سیما و سایر رسانه‌ها در آموزش استفادۀ مناسب از امکانات دنیای غیرفیزیکی نیز نباید غافل بود. باید از نفوذ صدا و سیما در میان خانواده‌ها به‌ویژه کودکان و نوجوانان استفادۀ بهینه را برد و باید از این امکان استفاده کرد و به مردم آگاهی داد. پخش آگهی‌های آموزنده از تلویزیون و با نظارت وزارت ارشاد در زمینۀ افزایش آگاهی خانواده‌ها درخصوص خطرات ناشی از شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام، پخش برنامه‌های کوتاه آموزشی دربارۀ مزایا و معایب شبکه‌های اجتماعی از زبان ورزشکاران و هنرمندان محبوبی که عموماً نوجوانان آن‌ها را الگوی خود قرار داده‌اند می‌تواند ازجمله عوامل مؤثر افزایش نقش آموزشی مناسب این محیط‌ها در پیشگیری از رفتارهای بزهکارانۀ فرزندان خانواده‌ها باشد. در همین راستا در قانون جدیدالتصویب حمایت از اطفال و نوجوانان در بند ح مادۀ 6، سازمان صدا و سیما را به‌عنوان یکی از نهادها و دستگاه‌های متولی ترویج اهداف حمایتی از کودکان و نوجوانان شناخته و در بندهای مختلف، سازمان را به ساخت برنامه‌های فرهنگی مناسب برای کودکان و نوجوانان مکلف کرده است. برای مثال در بند 2 از بند ح مادۀ 6، سازمان مکلف است به طراحی و ایجاد نظام رده‌های سنی و محتوایی آثار و محصولات در برنامه‌های مرتبط با اطفال و نوجوانان که در صورت انجام مناسب این وظیفۀ خطیر می‌توان در آینده امیدوار بود که صدا و سیما محیط‌های آموزشی مناسبی برای آیندگان این مملکت باشند. علاوه بر این برگزاری جلسات آموزشی از سوی مصادر امور فرهنگی نظیر فرهنگستان‌ها به‌منظور آشنا کردن و اطلاع‌رسانی به والدین درمورد فناوری‌های جدید به‌ویژه اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی و استفاده از امکانات عظیم آموزش و پرورش در راستای آگاه کردن دانش‌آموزان با خطرات فضای غیرفیزیکی ازجمله راهکارهای مهم پیشگیرانه است. باید از امکانات مربیان تربیتی و سایر امکانات آموزش و پرورش برای آگاه کردن دانش‌آموزان با خطر تهاجم فرهنگی استفاده کرد؛ به هرحال باید اذعان کرد یکی از محیط‌های مهم و تأثیرگذار بر نوجوانان مدرسه است. اقدامات مناسب اولیای مدرسه می‌تواند از بخشی از آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام پیشگیری کند.

مباحث پیشگیری جامعه‌مدار از برهکاری نوجوانان در محیط‌های آموزشی مجازی را می‌توان از منظر جرم‌شناسی فرهنگی نیز بررسی کرد. نکتۀ حائز اهمیت در نگاه این نوع جرم‌شناسی، پرداختن به بزهکاری‌های نوجوانان در آینۀ رسانه‌هاست. این جرم‌شناسی با توجه به ماهیت دوران نوجوانی و نیز تأکید بر جامعه‌پذیری ناکافی در بزهکاران این گروه‌های سنی بر تمرکز نسبت به ارائۀ آموزش‌های صحیح و کارآمد فرهنگی از جانب نهادهای فرهنگ‌ساز به‌خصوص رسانه‌های جمعی پافشاری می‌کند، زیرا رسانه، علاوه بر تحلیل جرم در مسیر کنترل جرم نیز در نقطۀ ثقل جرم‌شناسی فرهنگی قرار دارد. جرم‌شناسی فرهنگی بسیار حساس است تا از گسترش ترس‌های اخلاقی از جرم به‌وسیلۀ رسانه‌ها در جامعه و به دنبال آن، تقاضاهای احساسی و غیرکارشناسانۀ مردم در اتخاذ رویکردهای محدودکنندۀ استفاده از فناوری‌های جدید، و نهایتاً رواج رویکردهای افراطی در جهت فشار به کودکان و نوجوانان و نقض حریم خصوصی آن‌ها در تعامل با اینترنت و رسانه‌ها می‌شود، جلوگیری کند. بنابراین پیشنهاد این تفکر در جرم‌شناسی این است که به جای محدود کردن کودکان و نوجوانان در بهره بردن از دریای ناب فضای مجازی، مطالعات فرهنگی و اجتماعی خود درمورد نحوۀ بهره‌برداری صحیح کودکان و نوجوانان از این فضا را ارتقا و بودجۀ مناسب فرهنگی برای این امور اختصاص دهیم. این گونه می‌توانیم امیدوار باشیم که نقش محیط‌های آموزشی مجازی را در پیشگیری از رفتارهای کجروانۀ اطفال و نوجوانان با سلاح فرهنگی پررنگ کرده‌ایم. برای موفقیت در این امر باید مسئولان و متولیان امور دینی و آموزش علوم اسلامی با مسلح شدن به سلاح تخصص در حوزۀ سایبر و هنر استفاده از وسایل ارتباط‌های مجازی  نقش مهم خود را در اشاعۀ فرهنگ دینی به‌ویژه توسعه و رشد تربیت اسلامی به انجام برسانند.

با توجه به مطالعات صورت‌گرفته و یافته‌های پژوهش پیشنهاد می‌شود اقداماتی که در راستای ارتقای آموزش نحوۀ استفادۀ کودکان و نوجوانان از فضای مجازی مؤثر است به کار گرفته شود؛ از جملۀ این اقدامات می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد : 

-شورایی با وظیفه و دستور کار مشخص جهت تضمین امنیت و سلامت کودکان در فضای مجازی به‌ویژه اینترنت تشکیل شود. به‌نظر می‌رسد برای اینکه این شورا بتواند کارکرد مؤثر خود در اهداف پیشگیرانه را اعمال کند باید با مشارکت تمام دست‌اندرکاران امور آموزشی اداره و با تعامل آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه سیاست‌گذاری شود.

-به‌طور معمول کار مشارکتی تأثیر دیرپاتری در یادگیری مفاهیم بر کودکان دارد؛ از این رو پیشنهاد می‌شود، کارگاه‌های جمعی در فواصل زمانی معین (مثلاً در پایان هرماه) در مدارس تشکیل شود و با بهره‌گیری از متخصصان امر، آموزش‌های لازم در زمینۀ رفتارهای پرخطر در فضای مجازی و راه‌های پیشگیری از این رفتارها به نوجوانان ارائه شود.

 

 

  • الف) منابع فارسی

    • آقایی، سارا (1396)، «رسانه و جرم از منظر جرم‌شناسی فرهنگی»، فصلنامۀ مطالعات حقوق کیفری و جرم‌شناسی، شمارۀ 1.
    • ابراهیمی، شهرام (1393 )، جرم‌شناسی پیشگیری، جلد اول، تهران: میزان.
    • پرنده، علی (1380)، کاربرد اینترنت در پژوهش، تهران : نشر دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
    • رادمهر، فرزاد و لیلا حیدریانی (1398)، «رابطۀ شبکه‌های اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی شهروندان خرم‌آباد»، فصلنامۀ پژوهش‌های اطلاعاتی و جنایی، شمارۀ 53.
    • رفیعی دولت‌آبادی، محمدرضا و همکاران (1398)، «تأثیر سیاست‌گذاری دولت در حوزۀ شبکه‌های اجتماعی مجازی بر امنیت اجتماعی»، فصلنامۀ پژوهش‌های اطلاعاتی و جنایی، شمارۀ 56.
    • ساریخانی، عادل و مریم سلطانی بهلولی (1395)، «نقش قوۀ مجریه در پیشگیری اجتماعی از جرم»، مجلۀ حقوقی دادگستری، شمارۀ 94.
    • شکوهی، صفورا و پریسا اصغرزاده طالبی (1398)، «تأثیر فضای مجازی بر تربیت دینی کودکان»، فصلنامۀ پایش سبک زندگی، شمارۀ 16.
    • طاهری کیا، حامد (1393)،«گابریل تارد، تغییرات اجتماعی و ایدئولوژی»،مجلۀ جامعه‌شناسی ایران،شمارۀ 4.
    • عابدی تهرانی، طاهره و فاطمه افشاری (1392)، «آسیب‌شناسی رسانه‌های تصویری در بروز خشونت در جوامع»، مجلۀ پژوهش‌های حقوق جزا و جرم‌شناسی، پژوهشکدۀ حقوقی شهر دانش، شمارۀ 1.
    • عباچی، مریم (1383)، «پیشگیری از بزهکاری و بزهدیدگی کودکان»، مجلۀ حقوقی دادگستری، شمارۀ 47.
    • علیشیری، سعید و احترام موسوی‌زاده (1395)، «فضای مجازی و نظام تعلیم و تربیت (فرصت‌ها و چالش‌ها)»، سومین کنفرانس بین‌المللی پژوهش در علوم و تکنولوژی. قابل بازیابی در:
    • فاضلی دهکردی، مهدی و محمود نوذری (1393)، «تبارشناسی نظریۀ یادگیری اجتماعی آلبرت باندورا و بررسی انتقادی مفروضات فلسفی آن»، مجلۀ مطالعات تحول در علوم انسانی، شمارۀ 3.
    • فریدی، صمد و علی جعفری (1399)، «رابطۀ استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان با ناهنجاری‌های اجتماعی (مطالعۀ موردی: جوانان شهر اردبیل)»، فصلنامۀ راهبرد اجتماعی ـ فرهنگی، شمارۀ 35.
    • مالمیر، محمود و همکاران (1396)، «نقش رسانه‌های تصویری در پیشگیری و بروز جرایم خشونت‌آمیز»، فصلنامۀ مطالعات پیشگیری از جرم، شمارۀ 46.
    • محسنی، فرید (1390)، «سهم کودکان و نوجوانان از حمایت کیفری در فضای مجازی و حقیقی»، نشریۀ آموزه‌های حقوق کیفری، شمارۀ 1.
    • میمنت‌آبادی، قباد و همکاران (1399)، «نقش شبکه‌های اجتماعی مجازی در تحول هویت (مورد مطالعه: شهروندان سنندج )»، فصلنامۀ راهبرد اجتماعی – فرهنگی، شمارۀ 35.
    • نجفی ابرندآبادی، علی حسین (1389)، «پیشگیری عادلانه از جرم»، علوم جنایی (مجموعه مقالات در تجلیل از استاد دکتر محمد آشوری)، تهران: انتشارات سمت، صص 559-598.

     

    ب) منابع انگلیسی

    • Chen , S.-Y. (2009), Internet use and academic achievement: gender differences in early adolescence, National Labrary of Medicine , National Center for Biotechnology Information. At Retrieved: https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/20.
    • Ferrell, J., & K. Hayward (2011), Cultural Criminology , Reviewed by Dr.Matt Long, Routldge, (New York , Usa: Nottingham Trent University) , At Retrieved: https://www.rotledge.com/culturalcriminology.
    • Livingston, S., et al. (2014), Net children go mobile: uk report, London school of economics and political science, London. At Retrieved: http://eprints.lse.ac.uk/39420.
    • Maughan , B., & M. Rutter (2001), Antisocial Children Grown Up, Cambridge University Press.
    • Spada, M. M. (2014), “An overview of problematic internet use”, Addictive behaviors, No. 39 (1).
    • Uk Safer Internet Center (2021), At Retrieved : https: //www.Childnet.com>uk-safer-internet.